مراسم رونمایی کتاب ساختارشکنی در پژوهش اجتماعی: پارادایم جنسیتی
مراسم معرفی و رونمایی کتاب “ساختارشکنی در پژوهش اجتماعی پارادایم جنسیتی ” تألیف دکتر عباس محمدی اصل در تاریخ 22 مرداد 1397 در سالن اندیشگاه فرهنگی کتابخانة ملی برگزار شد
.
ابتدا آقای دکتر عباس محمدی اصل مقدمه ای را در معرفی کتاب خود مبنی بر بازنگری از روش های تحقیق در علوماجتماعی به صورتهای مختلف کمی، کیفی و دیگر پرداخت و اینکه در حوزة جامعهشناسی، رویکردهای مختلف پژوهش اجتماعی چه از دید مردمشناسی، چه از دید تجربی و مکاتب مختلف بسیار مورد بحث بوده است. اما نگاه جنسیتی در آن هیچ وقت لحاظ نشده و طبعاً مردمشناسانی که در مطالعات زنان کار کردهاند، خواه ناخواه از این رویکرد مردانه که از قبل وجودداشته استفاده کرده اند. در کتاب «ساختارشکنی در پژوهش اجتماعی: پارادایم جنسیتی»، نوآوریهایی جدید منسجم و یا به صورت یک رویکرد مدون تبیین شده تا در این وادی موضوع در محافل آکادمیک و دانشگاهی چه در داخل و چه در خارج از ایران به بحث گذاشته شود. چرا که این کتاب تنها یک طرح اولیه بوده و نیاز است که به بحث و گفتوگو گذاشته شود.
سپس زیبا جلالی نائینی دلیل خود را برای انتخاب کتاب و نشر آن بازگو کرد. وی گفت همکاری نشر شیرازه با دکتر محمدی اصل با نشر اولین کتاب وی به عنوان زنان و محیط زیست ده سال پیش آغاز شد که برندة کتاب سال گردید. جلالی نائینی اضافه کرد : “معمولاً ناشران از کار تألیفی استقبال می کنند، به خصوص که در زمینه های نظری و در رشته های علوم انسانی تولید دانش بسیار ضعیف است. پیشنهاد یک متن در ارتباط با ساختار شکنی آنهم تألیفی برایم بسیار جالب آمد و به طور کلی از ساختار شکنی در مورد قالب و ساختارهای ناکارآمد استقبال می کنم.”
سخنرانانی دیگر از جمله خانم ها دکتر ناهید رودافشان، مریم نورایی نژاد و معصومه علیمرادی نیز در مورد کتاب و روش های تحقیق کیغی جدید صحبت هایی ایراد کردند که خلاصة نکاتی از آن در زیر می آید:
علم مذکر درصدد سلطة فرهنگي بر طبیعت برآمد. اين اعمال كنترل در علوم اجتماعي سر از تلقي شيءواره پديدهها، فراغت ارزشي، تبيين كمي و حاكم انگاري قوانين بر زندگي در آورد.- ناکارآمدی چنین رويكردي سبب گرديد اين علوم به سوی مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق سوژهها و ابژههاي شناخت كشيده شوند و پس از تأويل نيات، هماهنگي با واقع پيشه سازند و تفاهم ارتباطي را سرمنزل تكامل زيست جهانهاي اجتماعي گيرند.
- زنان با همه تفاوت هويتهاي وضعيتي، بخشي از اين واقع به شمار ميروند كه اصلاح مشاركتي جامعه در تعامل آنان با مردان دست ميدهد؛ زيرا نابرابريهاي جنسيتي و طبقاتي و قومي و نژادي و امثال آنها اساس معضلات جامعه است.
علوم اجتماعي پس از اين خودآگاهي با مشكلي جديد مواجه شد. زبان و منطق و رياضي و حقوق نيز در پارادايم مذكر چنان مسخ شده بود كه به رسميت شناختن تفاوت و هويت وضعيتي باز هم نميتوانست عليرغم كاربرد روشهاي تركيبي، متوجه شناخت و رفع تبعيضهاي جنس- جنسيتي شود.


